ایلان نمونهی بارز یک کودک کنجکاو و با انرژی بود. او مسایل را خیلی زود یاد میگرفت و مِی، مثل همهی مادرها، پسرش را نابغه و باهوش قلمداد میکرد. او تعریف میکند: “ایلان زودتر از بچههای دیگر مسایل را میفهمید.” مساله اینجا بود که گاهی بنظر میآمد ماسک در دنیای دیگریست. وقتی آن نگاه بخصوص و جدی در چشماناش بود، دیگران با او حرف میزدند اما انگار نه انگار. چندین بار این موضوع پیش آمد تا جایی که والدین ایلان و دکترها گمان کردند که او ناشنواست. مِی میگوید: “گاهی او اصلا صدای شما را نمیشنید.”دکترها آزمایشهایی روی ایلان انجام دادند و تصمیم گرفتند غده آدنوئید او را بردارند؛ این کار در کودکان باعث بهبود شنوایی میشود. مِی اضافه کرد: “البته این کار هیچ تاثیری نداشت.” این حالت ماسک بیشتر به حالت ذهنی او مربوط بود تا سیستم شنواییاش. مِی گفت: “او هنوز هم این کار را میکند. اما من او را بهحال خودش میگذارم؛ چون میدانم که در حال طراحی یک موشک جدید یا همچون چیزیست.”
در ادامه با FocusIt همراه باشید.
ادامه مطلب ...
برای اولین بار در سال ۱۹۸۴ مردم اسم Elon Reeve Musk را شنیدند. روزنامهی تجاری PC and Office Technology در آفریقای جنوبی سورسکد بازی ویدویی که ماسک طراحی کرده بود را منتشر کرد. اسم بازی Blastar بود و تم علمی-تخیلی و فضایی بههمراه ۱۶۷ خط دستورالعمل داشت. این مربوط به دورانی میشود که کاربران کامپیوترهای ابتدایی برای اینکه بتوانند برخی کارها را انجام بدهند باید دستورها را تایپ میکردند. در آن دوران بازی ماسک تبدیل به محصولی بینظیر و درخشان در دنیای کامپیوتر نشد اما قطعا از آنچه دوازدهسالههای آن دوره انجام میدادند خیلی خیلی بهتر بود. با چاپ این سورسکد ۵۰۰ دلار نصیب ماسک شد و البته نکاتی را دربارهی شخصیتاش بروز میداد . بازی Blastar در صفحهی ۶۹ مجله چاپ شده بود و معلوم بود که نویسندهی جواناش میخواهد اسماش علمی-تخیلیطور باشد.E.R.Musk و همچنین نشان میداد که در سرش ایدههای بزرگی دارد. شرح مختصری دربارهی بازی اشاره میکند به اینکه “در این بازی شما باید سفینههای باری آدم فضاییها را که بمبهای هیدروژنی مرگبار و پرتوافکن حمل میکنند نابود کنید. در این بازی از اشکال و انیمیشن به خوبی استفاده شده و همینها کافیست تا خواندن این کدها ارزش داشته باشد.” (در زمان نوشته شدن این توضیحات حتی اینترنت هم نمیدانست «پرتوافکن» چیست.)
در ادامه با FocusIt همراه باشید.
با راهاندازی شرکت تسلاموتورز، ماسک در حالیکه بهطور همزمان شبکههای توزیع سوخت در دنیا میساخت در تلاش بود تا اصلاحاتی در روش تولید و فروش ماشینها بوجود بیاورد. بجای ماشینهای هیبریدی که از نظر ماسک سازگاری بسیار کمی با محیط دارند، تسلا در تلاش برای کنار زدن محدودیتهای تکنولوژی و ساختن ماشینهای الکتریکی است که مردم همیشه بهدنبال آنها هستند. تسلا این ماشینها را از طریق واسطهها نمیفروشد؛ بلکه آنها را از طریق اینترنت و مثل اپل در گالریهایی واقع در مراکز خرید معتبر و لوکس میفروشد. بهعلاوه، بهخاطر اینکه ماشینهای الکتریکی نیاز به تعویض روغن یا سایر رسیدگیهای ماشینهای معمول ندارد، تسلا بابت درآمدزایی از خدمات پس از فروش ماشینهایاش دندان تیز نکرده است. عرضهی مستقیم تسلا برای دلالهای ماشین که عادت دارند با چربزبانی پول گزافی بابت خدمات پس از فروش از مشتریها به جیب بزنند توهین بسیار بزرگی بود. ایستگاههای شارژ ماشین تسلا امروزه در بسیاری از بزرگر اههای اصلی ایالات متحده، اروپا و آسیا دایر شدهاند و میتوانند ظرف بیست دقیقه یک ماشین را قادر به رانندگی تا صدها کیلومتر کنند. این به اصطلاح ایستگاههای شارژ سریع از انرژی خورشیدی استفاده میکنند و مالکین تسلا میتوانند رایگان ماشینشان را شارژ کنند. در حالیکه اغلب زیرساختهای آمریکا روبه زوال هستند، ماسک مدام در حال ساختن سیستم مدرن حمل و نقل است که ایالات متحده را قادر میکند در این زمینه از همهی دنیا جلوتر باشد. چشمانداز و و عملکرد ماسک، بنظر ترکیبی از بهترینهای هنری فورد و John D. Rockefeller است.
در ادامه با FocusIt همراه باشید.
این فقط ساختمان شمارهی یک در ماسکلند بود. اسپیسایکس چندین ساختمان داشت که قبلا بخشی از یک کارخانه بویینگ بودند که برای۷۴۷ها فیوز میساخت. یکی از این ساختمانها سقفی منحنی داشت و شبیه آشیانهی هواپیما بود. آنجا محل تحقیق، توسعه و طراحی تسلا بود. همانجا بود که این شرکت طرح نهایی تسلا مدل S و بعد از آن مدل X را طراحی کرد. در پارکینگ بیرون از این استدیو، تسلا یک ایستگاه شارژ رایگان برای رانندگان لسآنجلسی ساخته بود. این مرکز شارژ را میشد به راحتی پیدا کرد؛ به این خاطر که ماسک یک ستون قرمز و سفید که لوگوی تسلا روی آن بود در آن ناحیه نصب کرده بود...
در ادامه با FocusIt همراه باشید.
“فکر میکنی زده به سرم؟”
این سوالی بود که «ایلان ماسک» اواخر یک جلسهی طولانی شام در رستوران غذای دریایی فوقالعادهای واقع در «دره سیلیکون» پرسید. من زودتر به رستوران رسیدم و برای خودم نوشیدنی سفارش دادم و میدانستم ایلان (مثل همیشه) دیر میرسد. یک ربع بعد سروکلهی ماسک پیدا شد. کفشهای چرم طبیعی، شلوار جین خوش فرم از یک طراح معروف و پیراهن چارخانه پوشیده بود. قد ماسک حدود ۱ متر و ۸۰ بود؛ اما کسانی که او را میشناسند معتقدند که بلندتر از این بهنظر میآید. او چهارشانه، قوی و لاغر اندام است. ممکن است تصور کنید که ایلان از ظاهرش بهعنوان نقطهی قوت استفاده میکند و وقتی وارد هر اتاقی میشود، مثل یک مرد آلفا با جذبه و خرامان راه میرود. اما برعکس؛ او کاملا کمرو است. موقع راه رفتن سرش را کمی پایین انداخته بود و وقتی به میز رسید خیلی سریع دست داد، سلام کرد و نشست. تازه از آنجا چند دقیقهای وقت برد تا یخ ماسک آب بشود و راحت بهنظر برسد...
در ادامه با FocusIt همراه باشید.
ادامه مطلب ...